معنی اهوی جوان
حل جدول
لغت نامه دهخدا
گویش مازندرانی
یا – ایا نوعی صدا زدن که از اصوات است
فرهنگ فارسی هوشیار
دوست داشتنی دلخواه تر
فارسی به آلمانی
Hallo
فرهنگ عمید
آنکه یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد، بُرنا،
[مجاز] کمتجربه،
[قدیمی، مجاز] مساعد و موافق: بخت جوان،
فرهنگ معین
(جَ) [په.] (ص. اِ.) هر چیز کم سن. مق پیر.
معادل ابجد
82